فرض کنیم که درصد بالایی از دانشآموزان مدرسه را دوست ندارند و در این مورد که مواد درسی را نیز مفید به حال خود نمیدانند با هم توافق داشته باشیم. حال باید فکر کنیم که چگونه مدرسهای مطلوب برای دانشآموزان بسازیم که آن را دوست داشته باشند.
باید راه کارهایی را کشف کنیم که بتواند دانشآموزان را جذب نموده و آنان را با میل و رغبت در محیط مدرسه نگاه دارد. راه کارهای پیشنهاد شده از پنج قسمت تشکیل شدهاند.
1- مشخص کنید که دانشآموزان در چه مقطع سنی رشدی هستند. در چه مواردی ناتوان و چه مواردی توانا هستند.
به چه چیزهایی علاقهمندند و برای چه کارهایی مستعدند.
2- مشخص کنید که نیازهای دانشآموزان چیست؟ چه چیز را ترجیح میدهند و سپس رهنمودهای آموزشی را با این نیازها و اولویتها وفق دهید.
3- دانشآموزانتان را در انتخاب فعالیت ها و موضوعات و عناوین درسی یاری دهید.
4- به موضوعات و عناوینی که بطور طبیعی از جذابیت برخوردار نیستند کمی چاشنی اضافه کنید (آن ها را دوستداشتنی کنید) و نیز میتوانید برای دانشآموزان از کارآیی و مفیدبودن مطالب صحبت کنید.
5 - با تناسب مواد درسی از روش های تسهیلکننده آموزشی بهره بگیرید.
1: دریابید که دانشآموزان شما در کدام مقطع رشدی هستند؟ میتوانید خصوصیات رشدی همه مقاطع را مطالعه کنید و با در نظر گرفتن مقطعی که در آن مشغول به آموزش هستید تنها ویژگیهای مربوط به دانشآموزان خود را مطالعه نمایید.
ـ مقطع ابتدایی:
(کلاسهای اول تا سوم ابتدایی) کودکان در بدو ورود به مدرسه سرشار از انرژی زندگی و اشتیاق یادگیری میباشند. غالباً بسیار دوستداشتنیاند. آن ها به هر مطلبی که شما ارایه کنید علاقهمند میشوند. به داستان موسیقی و فعالیتهای موزون علاقه دارند. دختران از نظر زمانی پیشرفتهترند و چنین تصوری را ایجاد میکنند که از لحاظ هوشی نیز برترند در حالی که ممکن است وماً چنین نباشد. تا سن هفت سالگی همانطوری که روانشناس سوئیسی، ژان پیاژه میگوید در مرحله پیش عملیاتی هستند. در این مرحله قادر به استدلال منطقی نمیباشند.
قبل از هفت سالگی آن ها در به خاطر سپردن توالی رویدادها، درک قواعد و قوانین، توضیح همبستگی و ارتباط وقایع، فهم اعداد و رابطه اعداد با یکدیگر، فهم کامل بیان دیگران از جمله بیان معلم خود ضعیف میباشند. آنان به طور قابل ملاحظهای با دیگران کنار میآیند حتی با وجودی که گهگاهی با بزرگترها درگیر میشوند زود خسته میشوند و نیاز به استراحتهایی بین درس دارند. تمایز زیادی بین موقعیت کار و بازی قائل نیستند.
در حدود هفت سالگی به طور قابل توجهی رشد یافتهتر میشوند پس از هفت سالگی قادرند رابطه جزء با کل را دریافته و در نتیجه استدلال منطقی را درک کنند. با وجودی که قبل از این سن استدلال آن ها بر مبنای حضور فیزیکی شئی و شهود انجام میگرفت (برای مثال آن ها استدلال میکنند که حرکت خورشید به خاطر این است که باد آن را به جلو میراند).
امروزه از هر دانشآموز در کلاس انتظار میرود که ساکت، خوشرفتار و مۆدب باشد. به نظر نمیرسد در چنین محیطی شور و هیجان لازمه یادگیری وجود داشته باشد. (اگرچه بسیاری از معلمان شیوههایی را برای ایجاد سرگرمی و انرژی در کلاس به کار میبرند تا دانشآموزان بسیاری از این انرژی روحیه گرفته و به کار ادامه دهند.) منفعلبودن مخالف روحیه کودکی و نوجوانی است. نوجوانی به ویژه سن شور و احساسات است، پسران و دختران مشتاقانه میطلبند تا در یادگیری ها و تجربیاتی پرشور با یکدیگر به رقابت بپردازند. با اطلاع و آگاهی از ویژگیهای این دوره از زندگی و نیز نیازهای مربوط به آن معلمان میتوانند هوش، روحیه و مهارت های دانشآموزان خود را گسترش دهند.
بنابراین اگر کودکان و نوجوانان شما با اشتیاق از خواب بیدار نمیشوند که بگویند، آخ جون در مدرسه، مشکلی در کار است. مسلماً بسیاری از دانشآموزان مدرسه را دوست دارند. بچهها در همه سنین شور و شوق خاصی برای یادگیری دارند، اما این شور و اشتیاق به ندرت در مسیری است که ما می خواهیم.
توده انبوهی از دانشآموزان بیشتر اوقات خود را در مکان های نمایش ویدئویی میگذرانند تا در مدرسه. اگر بخواهیم از این عده به عنوان شاگردان گریزپا از مدرسه صرفنظر کنیم، اما نمیتوانیم آن دسته از دانشآموزان باهوشی را که میگویند ما از طریق صفحه نمایشگر کامپیوترهای خانگیمان بیشتر چیز یاد میگیریم تا مدرسه صرفنظر کنیم.
این واقعیتها به ما میفهماند که قسمتی از تعلیم و تربیت نابسامان است. جوانان و به ویژه نوجوانان دارای شور و اشتیاقی هستند که آنان را قادر به انجام کارهایی که اهمیت واقعی دارند میکند، هدف و مقصودی که در یک اتاقک نمایش ویدئویی به دست نمیآید. در صورتی که فرصت و جهتی را که خواستارند در کلاس درس به دست میآورند، مسلماً وقت خود را صرف کارهای خلاق گروهی و اجتماعی مفید خواهند کرد و اگر چنین فرصتهایی به آنان داده نشود انرژی خود را به شکل سوءرفتار و ایجاد مسأله بروز میدهند.
1: دانشآموزان فعالیتهایی را دوست دارند که سرگرمکننده، جذاب و رقابتی باشد.
2: دانشآموزان از فعالیتهای خستهکننده بیزارند.
3: در صورتی که خستگی تداوم یابد آن ها سرگرمیها و کارهایی از خود بروز میدهند که معمولاً موردپسند ما نمیباشد. این نکات را از آغاز تاریخ یا حداقل چندین قرن پیش شناختهایم اما اغلب به آن ها فکر نمیکنیم.
آیا جو و حال و هوای مدرسه مهم است؟ آیا رابطهای بین جو و محیط مدرسه با موفقیت تحصیلی دانشآموزان وجود دارد؟ ممکن است این سوالات به نظر پاسخهای بسیار بدیهی داشته باشند اما واقعیت این است که هنوز در بسیاری از نظامهای آموزشی و در ذهن اکثریت آموزشگران و والدین این باور وجود دارد که مدرسه تنها جای درس خواندن است و بس؛ و هر تلاشی برای تغییر حال و هوای مدرسه منجر به حواسپرتی و دور شدن از کارکرد اصلی آموزش و پرورش است.
در کنار این نگاه سنتی به مقوله آموزش، سالهاست که بسیاری از نظامهای آموزشی جهان به خصوص در کشورهای اسکاندیناوی که کارنامه درخشانی در توسعه تعلیم و تربیت مدرن و موفق دارند، توجه به احساسات و نیازهای عاطفی و اجتماعی دانشآموزان نیز در کنار تلاش برای ارتقای کیفیت آموزشی اهمیت پیدا کرده است. در رویکرد جدید این سیستمهای آموزشی، یادگیری و شادی و احساسات مثبت در هم گره خوردهاند در نتیجه وما کلاسهای درس به صورت خشک و با دیسیپلین زیاد اداره نمیشوند بلکه سعی میشود ارائه دروس با روشهای خلاق و مشارکتی توأم با احساس خوب و ارتباط مثبت بین معلم و شاگرد صورت گیرد.
از سوی دیگر جدا از کلاسهای درس، تلاش میشود جو و محیط مدرسه نیز نقش انگیزهبخش، حمایتگر و جذبکننده داشته باشد. برای مثال توجه به رنگآمیزی شاد دیوارها و نیمکتها، رسیدگی به باغچه و فضایسبز حیاط مدرسه و همچنین داشتن فعالیتهای فوقبرنامه شاد و سرگرمکننده همچون مسابقات ورزشی، نمایشگاههای نقاشی و کاردستی، گروههای موسیقی و نمایش همه و همه تلاشی است در جهت ایجاد جو مثبت و حمایتگر از جوانب مختلف زندگی کودکی و نوجوانی.
تحقیقی که در سال 2016 در نشریه "پژوهش آموزشی" منتشر شده بود نشان میداد که جو و حال و هوای مدرسه تاثیر زیادی بر موفقیت تحصیلی دانشآموزان دارد. این تحقیق پیمایشی که به طور دامنهدار در طول 15 سال در چند مدرسه در بخشهای مختلف جهان انجام گرفته بود ادعا میکرد که دانشآموزان در مدارس و کلاسهایی که جو مثبت، حمایتگر و شادیبخشی وجود داشت، عملکرد تحصیلی بهتری داشتند.
ممکن است با مطالعه نتایج این تحقیق این تصور ایجاد شود که ایجاد جو با نشاط و جذاب در مدرسه بستگی زیادی به بودجه و امکانات اقتصادی مدارس و خانوادهها دارد. اما خبر خوب اینکه نتایج این تحقیق ثابت میکنند که ایجاد جو مثبت در مدارس ارتباط معناداری با پایگاه اجتماعی- اقتصادی دانشآموزان و امکانات مدرسه ندارد بلکه نکته کلیدی رویکرد معلمان و کادر آموزشی مدارس است که نقش تعیینکنندهای در انتخاب روشها و شرایطی دارد که میتواند حتی بدون هزینه پول زیاد، جوّ مثبت و انگیزهبخشی را در کلاسهای درس و محیط کلی مدرسه ایجاد نماید.
برای مثال بزرگداشت روز تولد دانشآموزان یا معلمان وما نباید با برگزاری جشنهای پرخرج و خرید هدایای گرانبها توام باشد. اختصاص زمان مشخصی برای فعالیتهای شاد و درست کردن یک کاردستی دستهجمعی بهمراتب تاثیر بیشتری دارد. همچنین برگزاری مراسم شعرخوانی، نمایشگاه نقاشی و کاردستی و اجرای نمایشنامه نیز کار پرخرجی نیست اما بر ایجاد فضای شاد و تشویق کننده در مدرسه موثر است. نگهداشتن چند گلدان و سپردن مسئولیت مراقبت از آنها به دانشآموزان نیز بعید است هزینه زیادی داشته باشد اما میتواند جو روحنوازی را ایجاد نماید.
به طور کلی میتوان نتیجه گرفت آموزش زمانی موثر و ماندگار است که توام با احساس خوب و مثبت باشد. بخشیدن انرژی و انگیزه به دانشآموزان نیز تنها از طریق بهکارگیری معلمان خبره و با مدارک تحصیلی بالا به دست نمیآید بلکه گاهی حتی یک نگاه محبتآمیز، داشتن لبخند بر لب و ارتباط موثر با دانشآموزان میتواند همه آن چیزی باشد که دانشآموزان به خصوص در مناطقی که از پایگاه اقتصادی و اجتماعی پائینتری برخوردار هستند، شوق تحصیل و خودشکوفایی را برانگیزد.
ایجاد نشاط و شادابی یکی از مؤثرترین راه ها برای افزایش بهداشت روانی در جامعه است، مدرسه بعنوان یک نهاد می تواند با بوجود آوردن زمینه ها و برنامه هایی باعث هر چه شاداب کردن جامعه شود. اگر در مدرسه شوق زندگی کردن بوجود آید خود به خود اثرگذار بر جامعه خواهد بود. انسان های شاد زندگی خود را تحت کنترل دارند، مسئولیت پذیرند، هدفمند هستند، دید مثبت به زندگی دارند. آینده نگر وامیدوارند و در مقابل مشکلات و سختی ها از پای نمی نشینند، قرآن دین اسلام را دین شادی معرفی نموده و مهمترین عوامل شادی را محبوبیت، مقبولیت و موفقیت، ایمان، هویت ملی و فرهنگی، خلاقیت عارفانه و حل مسئله ذکر کرده است، روانشناسان شادی و شور و نشاط را محرک انسان ها برای عمل می دانند و جامعه شناسان جامعه شاد را جامعه موفق می دانند. عواملی که می تواند باعث گسترش شادی شود در ابتدا خانواده است و سپس دیگر نهادها همچون مدرسه و نهادهای فرهنگی مذهبی می باشند که هر کدام به نوبه خود وظایفی دارند که در اینجا سعی می شود پیشنهادات کاربردی جهت ایجاد شور و نشاط در مدرسه ارائه دهد.
دانشآموزان مدارس ما به جاي لذت دوران کودکي و فراگيري مهارتهاي زندگي مجبورند براي گذراندن دوران تحصيلات عمومي و گرفتن مدرک، مسيري طاقتفرسا را آن هم غالبا با بيرغبتي طي کنند. اين در حالي است که در کشورهاي توسعهيافته، فرد شادترين لحظات زندگي خود را در مدرسه ميگذراند و نه تنها با مدرسه احساس بيگانگي نميکند بلکه بخش عمدهاي از زندگي اجتماعي خود را در آنجا تجربه ميکند. اما اشکال در چيست و چه عيبي در نظام آموزشي ما وجود دارد که مدارس را براي بچهها خستهکننده کرده تا از هر فرصتي براي تعطيلکردن و به عبارتي گريزانبودن از درس و مدرسه استقبال كنند. سالهاست که بحث بازنگري در شيوه و نظام آموزشوپرورش، چه از نظر محتواي کتب درسي و چه از نظر ساختار و برنامههاي آموزشي و اداري مطرح است، اما اين تغييرات گوناگون نتوانسته مدرسه را براي دانشآموزان به محيطي جذاب و مفيد و شاد تبديل کند. از نظر نگارنده، عواملي وجود دارد که بدون شک مانع ايجاد و نهادينهشدن نشاط و سرخوشي در دانشآموزان ميشوند که ميتوان با شناخت و تعديل آنها اين دغدغه را برطرف كرد.
تهران- ایرنا- مدارس و محیط های آموزشی كه به نوعی خانه دوم برای فرزندان ما به شمار می آیند، نیازمند فضایی شاد و نشاط آفرینند؛ فضایی كه در كنار ایجاد علاقه مندی بیشتر دانش آموزان به محیط آموزشی، بستر بروز خلاقیت ها خواهد شد.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، نظام آموزش و پرورش بی شك نقشی مهم در بروز خلاقیت افراد دارد. برای این منظور سیستم آموزشی به رغم بسیاری از مشكلات و نارسایی های موجود، باید به سمت بهبود و ارتقای شاخص ها و امكانات خود گام بردارد. یكی از این شاخص ها، شادی و نشاط در مدارس و محیط های آموزشی است، چرا كه دانش آموزان در فضای شاد انگیزه بیشتری برای حضور فعال در مدرسه خواهند داشت؛ فضایی كه می تواند زمینه بروز و ظهور خلاقیت ها باشد.
شادی و نشاط یكی از ضرورت های جامعه است كه می تواند به پویایی و سرزندگی آن منجر شود و با ایجاد خلاقیت و انگیزه در میان افراد به پیشرفت جامعه یاری رساند.
این روزها اما آمارها و گزارش های خوبی از وضعیت شادی و نشاط در جامعه ایران به گوش نمی رسد و طبق آمارهای جهانی، ایران در میان كشورهای جهان از رتبه پایینی در زمینه شادی برخوردار است. لاجرم محیط های آموزشی ما نیز از این شرایط جدا نیستند.
این در حالی است كه در آموزه های دینی و فرهنگ ملی ما به دفعات بر اهمیت نشاط و شادی تاكید شده است. در قرآن كریم، مفهوم شادی بارها با الفاظی مانند فرح، فرحوا، تفرح، تفرحوا، تفرحون، یفرح، فرحون و فرحین» آمده است.
خداوند در آیه 58 سوره یونس» می فرماید: بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند كه از آنچه گردآوری كرده اند بهتر است.(قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ)
در حكمت 8 نهج البلاغه» نیز از حضرت علی (ع) نقل شده است: این دل ها همانند بدن ها خسته و افسرده می شوند و نیاز به استراحت دارند، در این حال، نكته های زیبا و نشاط انگیز برای آنها انتخاب كنید.
در كنار فرهنگ دینی ما، فرهنگ كهن ایران زمین هم سرشار از نمادهای شادی و نشاط است كه آیین ها و جشن های شادی چون یلدا» و نوروز» از جمله این نمادها هستند.
حال پرسش اینجا است كه با وجود تمام ظرفیت های مذهبی و فرهنگی در ایران، چرا جامعه همواره گرایش بیشتری به غم دارد. چرا در مدارس ایران، كمتر نمادهای شادی و نشاط به چشم می خورد و برای ایجاد شادی های مثبت و سازنده تلاش چشمگیری نمی شود؟
برای بررسی هر چه بیشتر این موضوع، گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، با محمد نیك نژاد» كارشناس آموزش و پرورش و سیدحسن چلك» رییس انجمن مددكاران اجتماعی ایران گفت وگویی را صورت داد.
** اهمیت توجه به نمادهای شادی در مدارس
ایجاد فضای نشاط آفرین در مدارس با راهكارها و ابزارهای متفاوت، موضوعی است كه كارشناسان بر آن تاكید دارند.
نیك نژاد در این زمینه در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا گفت: باید در مدارس از نمادها، رنگ ها و نشانه های شادی آور استفاده كرد. فضای مدارس ما به لحاظ فیزیكی برای دانش آموزان ایجاد نشاط نمی كنند. ساختمان مدارس در بیشتر موارد قدیمی و تا اندازه تخریب شده است. طراحی داخل كلاس ها نیز معمولا یكنواخت و كسالت آور است و در بیشتر موارد حتی كلاس های دانش آموزان درست و حسابی رنگ نشده است.
این كارشناس آموزش و پرورش در ادامه بر اهمیت پوشش دانش آموزان در ایجاد نشاط و شادی آنان تاكید كرد و افزود: رنگ و طرح لباس های فرمی كه مدارس چه برای پسران و چه برای دختران در نظر می گیرند باید نشاط را برای دانش آموز به ارمغان آورد اما در بیشتر موارد پوشش دانش آموزان در مدارس قدیمی است و حتی رنگ های استفاده شده برای لباس ای فرم دانش آموزان رنگ های كدر و تیره است.
به گفته نیك نژاد یكنواختی نگاه های حاكم بر كتب درسی و روندهای آموزشی نیز معضل دیگری است كه وضع را بدتر می كند. وی در این زمینه افزود: متاسفانه محتوای غالب كتاب های درسی در مدارس ما به روش بسیار خشكی ارایه شده و نوع تدریس معلمان نیز این شرایط را بدتر می كند، به گونه ای كه دانش آموز باید سر كلاس بنشیند و به سخنرانی خشك معلم گوش دهد. این نوع از ارایه درس توسط معلمانی كه آموزش كافی در زمینه نحوه ارایه دروس به دانش آموزان ندیده اند، رفته رفته علاقه و انگیزه را از دانش آموز می گیرد و دانش آموز را از درس و مدرسه دده می كند.
نیك نژاد اضافه كرد: تمركز سیستم آموزشی نباید روی حفظ كردن، نمره و معدل باشد، بلكه باید با شاد و انگیزه بخش كردن دروس بر پرورش استعداد و خلاقیت در دانش آموزان مستعد متمركز شود.
** غم را در مدارس نهادینه نكنیم
به اعتقاد كارشناسان، در كنار چالش هایی كه ناخودآگاه جامعه ایران را به جامعه ای غمگین تبدیل كرده، نكته مهمی نیز وجود دارد كه شاد نبودن را همواره به مردم تحمیل و تزریق می كند و آن این است كه بر خلاف غم، شادی در جامعه ایران نهادینه و فرهنگ سازی نشده است. طبیعتا مدارس ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
نیك نژاد در این باره به ایرنا گفت: یكی از مبانی آموزش و پرورش جدید، ایجاد هیجان در محیط آموزشی است؛ هیجان هایی كه مبنای زندگی هستند و باعث پیشرفت در ابعاد مختلف زندگی می شوند. متاسفانه در نظام آموزشی ما هیجانات مثبت و منفی دانش آموزان اغلب سركوب می شود و اجازه بروز پیدا نمی كند. یكی ازشكل های هیجان، شاد بودن و شاد زیستن است كه در مدارس ایران كمتر دیده می شود. همه این موارد فضایی را در مدارس ایجاد می كند كه بیشتر شاهد شادی زدایی در مدارس هستیم.
وی افزود: مسوولان در مدارس بیشتر از مراسم های عزاداری استقبال می كنند تا مراسم شاد. در مراسم های شاد اگر دانش آموزان بخواهند كمی بیشتر شادی كنند به سرعت جلوی این شادی گرفته می شود. این در حالی ست كه مدارس باید بكوشند بیشتر از غم، شادی را میان دانش آموزان نهادینه كنند.
در همین چارچوب، چلك نیز با ابراز تاسف نسبت به نهادینه شدن غم در جامعه ایران گفت: در حالی كه در هیچ كشوری به اندازه ایران بهانه برای شادی و نشاط وجود ندارد، در جامعه ما فرهنگ شادی هنوز تعریف نشده است؛ تا جایی كه گاهی اوقات شادی در جشن ها و اعیاد ما شباهت عجیبی به عزاداری پیدا كرده است و این فرایند به دلیل تعریف نشدن شادی و ابزار شادی است.
رییس انجمن مددكاران اجتماعی ایران افزود: ما برای مراسم های عزاداری همواره برنامه ریزی داریم و ستاد تشكیل می دهیم اما در خصوص جشن ها و شادی ها، بیشتر دیده شده كه این برنامه ریزی وجود ندارد. این وضعیت متاسفانه در مدارس نیز به چشم می خورد.
چلك در ادامه، فرهنگ سازی برای شادی را فقط وظیفه دولت و كارگزاران دولتی ندانست و نقش مردم و بخش های غیر دولتی را نیز در این امر بی بدیل توصیف كرد.
كلام آخر آنكه، شادی و نشاط موتور محرك جامعه ای خلاق، پویا و موفق است. برای ایجاد شادی فراگیر در جامعه اما مولفه های زیادی لازم است كه بسترسازی برای شادی و نشاط از مهم ترین این مولفه ها است. بی شك كودكان و نوجوانان به عنوان آینده سازان این سرزمین، بخش مهمی از جامعه هستند كه كیفیت بسترهای پرورشی و آموزشی آنان از خانواده گرفته تا مدرسه از حساسیت ویژه ای برخوردار است. از این رو مسوولان و تگذاران حوزه آموزش و پرورش باید جدی تر از قبل به این بایسته بنگرند.
ايجاد نشاط و شادابي يكي از مؤثرترين راه ها براي افزايش بهداشت رواني در جامعه است، مدرسه بعنوان يك نهاد مي تواند با بوجود آوردن زمينه ها و برنامه هايي باعث هر چه شاداب كردن جامعه شود. اگر در مدرسه شوق زندگي كردن بوجود آيد خود به خود اثرگذار بر جامعه خواهد بود
ايجاد نشاط و شادابي يكي از مؤثرترين راه ها براي افزايش بهداشت رواني در جامعه است، مدرسه بعنوان يك نهاد مي تواند با بوجود آوردن زمينه ها و برنامه هايي باعث هر چه شاداب كردن جامعه شود. اگر در مدرسه شوق زندگي كردن بوجود آيد خود به خود اثرگذار بر جامعه خواهد بود. انسان هاي شاد زندگي خود را تحت كنترل دارند، مسئوليت پذيرند، هدفمند هستند، ديد مثبت به زندگي دارند. آينده نگر واميدوارند و در مقابل مشكلات و سختي ها از پاي نمي نشينند، قرآن دين اسلام را دين شادي معرفي نموده و مهمترين عوامل شادي را محبوبيت، مقبوليت و موفقيت، ايمان، هويت ملي و فرهنگي، خلاقيت عارفانه و حل مسئله ذكر كرده است، روانشناسان شادي و شور و نشاط را محرك انسان ها براي عمل مي دانند و جامعه شناسان جامعه شاد را جامعه موفق مي دانند. عواملي كه مي تواند باعث گسترش شادي شود در ابتدا خانواده است و سپس ديگر نهادها همچون مدرسه و نهادهاي فرهنگي مذهبي مي باشند كه هر كدام به نوبه خود وظايفي دارند كه در اينجا سعي مي شود پيشنهادات كاربردي جهت ايجاد شور و نشاط در مدرسه ارائه دهد.
در حقيقت آموزش و پرورش به مثابه درختي تنومند است كه براي تغذيه و باروري ميوه هايش نيازمند استفاده از منابعي است كه با هماهنگي و مساعدت، موجبات رشد آن را فراهم مي آورند. از سوي ديگر عناويني چون خلاقيت نقادي و نقدپذيري، بارش فكري، مهارت هاي زندگي، تغذيه و بهداشت فردي و جمعي، مدرسه ي شاد زماني در مدارس عملياتي خواهد شد كه تمامي عناصر اين مجموعه به باور لازم برسند و تحول و تغيير را به عنوان يك اصل در نظر بگيرند. شادماني احساسي است كه زندگي را چيزي خوب مي داند. شادماني به مفهوم دوام لحظات شاد ديروز، روحيه ي سرخوش امروز و زمان دشوار فرد است. آنچه اشخاص آن را شادي تجربه مي كنند نه يك شادي زودگذر بلكه يك احساس عميق و اين باور است كه به رغم مشكلات امروز همه چيز خوب است،يا به خوبي برگزار خواهد شد .انساني شاد است كه از زنده بودن خود احساس رضايت و خوشبختي كند، ديگران از او سود ببرند، آرزوها و نيازهاي فردش نيز تا حد نسبتاً زيادي تحقق يافته باشد و خوشبختي و شادماني اش مستدام باشد نه مقطعي و زودگذر
درباره این سایت